نفس باباش فاطمهنفس باباش فاطمه، تا این لحظه: 17 سال و 11 ماه و 16 روز سن داره

زيارت حضرت معصومه (ع)

عزيز دلم ، دختر پاك و معصوم من : چند روز پيش رفتيم قم و از اونجا زيارت حضرت معصومه (س) خيلي خوب و آرامش بخش بود مخصوصا براي ما كه بعد از چند وقت رفته بوديم زيارت خواهر امام رضا و خيلي بهمون چسبيد اطراف حرم يك نمايشگاه درست كرده بودن از واقعه كربلا كه خيلي زيبا بود و زحمت زيادي بابتش كشيده بودن و شما هم كه براي اولين بار بود همچين ماكتي رو مي ديدي خيلي تعجب كرده بودي و در مورد تك تكشون سوال مي پرسيدي و برات واقعه كربلا ملوس تر شده بود مخصوصا وقتي گهواره حضرت علي اضغر (ع) رو ديدي اشك تو چشمت جمع شد و گفتي : مامان اين كه خيلي كوچولو بوده پس چرا كشتنش . الهي من قربون تو كه با اين سن كم فهميدي ولي قوم الظالمين ................. عزيزم همن جا ...
19 آذر 1391

جشن درس (( نان))

  عزيز دلم ، دختر نازم :    خانمي من ديگه حسابي با سواد شدي و با گذشتن تقريبا سه ماه از مدرسه ها ديگه مي توني تعدادي كلمه رو بخوني و وقتي توي ماشين هستيم يا پلاك ماشين جلويي رو مي خوني و يا كلماتي كه روي تابلو نوشته و ما هم حسابي ذوق مي كنيم ديروز تونستي روي يك كاغذ بنويسي (( بابا دوست دارم )) و بابا هم كلي ذوق كرد ، ديگه برات بگم كه حسابي دست خطتت عالي شده و يكي از خوش خط ترين بچه هاي كلاسي واي كه چه كيفي داره يك گل كوچولو خط به اين زيبايي داشته باشه .             عسل مامان:ديروز براي ياد گرفتن درس نان همراه بچه ها و خانم معلمتون رفتيم نانوايي تا هم با طريقه درست كردن نان آشنا بش...
19 آذر 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به می باشد